یکهفته کس ندید دریغا دوام گل
موسیقی بهار دلی را تکان نداد
آهنگ گریه داشت سلام و کلام گل
فوارههای سرخ شد انگشتهای آن ـ
دستی که ریخت زهر هلاهل به جام گل
امسال هرچه کرگس مردارخوار بود
لشکرشدند یکسره در قتل عام گل
جمعی دگر به حجلهٔ نوروز تاختند
کردند داغ، بحث حلال و حرام گل
در سال سگ هیاهوی سگ هم زیاد شد
گل ناشکفته مرد و هدر شد مرام گل
گلبرگهای سرخ خیابان کابل است
این غنچههای سوخته در ازدحام گل
در جستجوی حافظ و شمسایم و شهریار
تا سر کنند باز غم ناتمام گل
در انقلاب سبزه و باران گرفتنیست
از گردباد ساقهشکن، انتقام گل
یکپلک، یکاشاره، یکآغاز، فاصلهست
تا چرخ روزگار بچرخد به کام گل
یحیا جواهری