تو با منی و من از رودخانه بیشترم
سری درون گریبان، دلی بهشانهٔ باد
ز هر روانی دیگر روانپریشترم
کدام باد وزیده به سمت اسکلیتم
که من ز سایهٔ خود یک دوگام پیشترم
به هر طریقه که خواهی سبیل و ریش گذار
مرا چه کار که بیش از تو سینهریشترم
مرا به حال خودم واگذار ممنونم
به هر کرانه بپر، من به خون خویش ترم
فضای سینهام از زخم عشق لبریز است
چه میزنی تو از این بیشتر به نیشترم؟
یحیا جواهری