‍ شب به‌یاد تو به چشمک‌زدن ماه خوشم

‍ شب به‌یاد تو به چشمک‌زدن ماه خوشم
به گل نقره‌یی پیرهن ماه خوشم
لامپ‌ها گرچه قشنگ‌اند؛ ولی خانه‌گی‌اند
من به شولای جهان‌تاب تن ماه خوشم
سرِ شب گر نشد ای دوست بیا نیمهٔ شب
من در این حال به در کوفتن ماه خوشم
تو همه دل خوشی‌ات این که سحر نزدیک است
من به هر لحظه به باز آمدن ماه خوشم
کاشفان گرچه بگفتند که ماه آدم نیست
باز با بوسه‌ی چند از دهن ماه خوشم
نعش و تابوت مرا بر سرِ کوهی ببرید
در ملاقات خدا با کفن ماه خوشم
چهره بگشا که هوا غرق کبوتر گردد
گاه این گونه به پرپر شدن ماه خوشم
یحیا جواهری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *