از دست تو ای دل چه کشیدم تو چه دانی

از دست تو ای دل چه کشیدم تو چه دانی
جان کندم و دشنام شنیدم تو چه دانی
دنبال تو چون آب ازاین جوی به آن جوی
قشلاق به قشلاق دویدم تو چه دانی
دانم که تو دانی که هنوز عاشقت استم
این را که چه مقدار تپیدم تو چه دانی
آزاده درختم به شبیخون تبرها
نه آه کشیدم نه خمیدم تو چه دانی
همسایه به من سنگ زد و من به هوایت
زاین بام به آن بام پریدم تو چه دانی
چون یافت نشد شال گل سیب، برایت
پیراهن گلنار خریدم تو چه دانی
غیر از تو وآزاده‌گی و عشق ، دگرهیچ
از عالم و آدم نگزیدم تو چه دانی
یحیا جواهری
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *