وعده از حد گذشت؛ حالا چه؟
بعد از این هرچه میشود؛ بشود
کار امروز را به فردا چه؟
تشنهٔ یک پیاله چای تو ام
چای اگر نیست؛ آب و خرما چه؟
ماکه در عشق سالخورده شدیم
با جوانان حریف؛ با ما چه؟
پدر عاشقی بسوزد؛ ها!!!
پدر روزگار و دنیا چه؟
از جواهر گذشتن آسان است
از فسونهای شیخ و ملا چه؟
همه در فکر یوسف و چاهاند
جگرِ پارهٔ زلیخا چه؟
یحیا جواهری