ماهی بیاورید به ماتمسرای ما
پیراهن شهید شد از لکههای خون
گلگونه است نقشهی جغرافیای ما
در گردباد فتنه چهلسال سنگ خورد
آخر شکست آیینهی قدنمای ما
ای کوهسارِ سرخ پرآتش! چه بیدریغ
در لای صخرههای تو گم شد صدای ما
هرکس به قصهی دل خود گوش میدهد
دیگر نمانده جز خود ما آشنای ما
بانگ دُهل علامت یک جنگ دیگر است
هورا کشند لشکر دیوانههای ما
آهای سرنوشت! تشکر، فدات شم
زاین بیشتر مپیچ تو در پرّ و پای ما
در چنگ موج و صخره گرفتار مانده است
این کشتی شکستهی بیناخدای ما
کم کم به اوج حادثه نزدیک میشود
فلم هزار و یکشبِ پُر ماجرای ما
یک شب که آفتاب قیامت کند طلوع
ختمِ بهخیر میشود آن شب عزای ما
یحیا جواهری