تمام شهر، تمام پیادهروها را
تو را نیافتم، انگار نیستی در شهر
ز بس دویدهام از دست دادهام پا را
به حرف دل که هوای هزارهجات خوشست
به این بهانه بپالیم کوه بابا را
به سرزمین پریهای چشم بادامی
به احترام ببین دختران حوّا را
دوچشم شوخ خراسانی تو نوشیدند
تمام شربت مَیخانهٔ بخارا را
به این دلیل که اُکسیژن هوا با توست
هوای شهر بدون تو میکُشد ما را
مرو فرنگ اگر واکند مسیح، خودش
به احترام تو دروازهٔ کلیسا را
یحیا جواهری