آشفته کند باد مگر روسریات را
مگذار که توفانِ هوس پیشهٔ بدچشم
با خود ببرد چادر نیلوفریات را
با مادر آن ماه بگویید که از مهر
دلتنگ مکن دختر کاکلزریات را
در ملک خدا جان تو دگر جوره نداری
کو آنکه سزاوار بوَد همسریات را؟
یک نیمرخ عکس تو و اینهمه غوغا
نادیده ندیده هنر دلبریات را
پرواز کبوتر، رم آهو، تنِ مهتاب
از دل نبرَد لذتِ رامشگریات را
یحیا جواهری