تشنهیی را برسان تا لب دریا لطفاً
حرفِ ناگفته میان من و تو بسیار است
پیش بیگانه مکن مشت مرا وا لطفاً
دو نفس عمر، همان صرف دویدن کردیم
قدمی نیز تو هم رنجه بفرما لطفاً
ستمآبادترین نقطۀ عالم اینجاست
با ستمدیده کمی نیز مدارا لطفاً
تو و معشوقه، من و مرگ بغل در بغلیم
گر دلت خواست بیا بهر تماشا لطفاً
یحیا جواهری