در تهِ یک سقف با سرهنگ میرقصیم ما
چوبکی داریم و کار ما دُهل کوبیدن است
شادمان باشیم یا دلتنگ، میرقصیم ما
یک نفر پف کرد سُرنا، سازما هم کوک شد
با سُر و بیسُر به هر آهنگ میرقصیم ما
گاردهای ساحل و دریا تماشا میکنند
روی موج و ماسه چون خرچنگ میرقصیم ما
در حریق سرخ جنگل هر نفر یک شعلهایم
با عروس باد، شوخ و شنگ میرقصیم ما
پیش پیشِ هرچه تابوت شهید و ناشهید
با سر چرخان و پای لنگ میرقصیم ما
یحیا جواهری