به دشت و دهکده خورشید، گرم گُلکاریست
ز پشت پنجره هم میتوان تماشا کرد
چمن ز عطر ریاحین، دکان عطاریست
بخند، شاد بمان؛ پشت گپ چه میگردی؟
تمام متن خبرها همین دلآزاریست
سرم فدای تو ای یار نازنین؛ اما
تنم فدای وطن، دست از پی یاریست
هزارویکشب تاریخ بیحکایت عشق
به چشم اهل خرد قصههای تکراریست
به کارخانهی آیینه سنگ میبارد
هنوز چرخ فلک در پی سیهکاریست
دراین زمانهی دیوانهی تفنگپرست
پیمبرانهترین کار؛ عشق و عیاریست
جفا کنی و به سنگم زنی نمیرنجم
اگر سوال کنی؛ پاسخم: بلیآریست
یحیا جواهری