زآن پیش که پیدا کنمت گم شده بودم
تقصیر من این بود که در قریۀ پر گپ
دلباختۀ دختر مردم شده بودم
«کافر شده این مرد» چنین شایعه کردند
قربانی یک سوء تفاهم شده بودم
ارباب و رعیت همه یکدست شدند و
من دستخوش موج تلاطم شده بودم
عشق تو مرا زنده نگه داشت وگرنه
در هلهلۀ مردم ده گم شده بودم
آن خوبترین روز خدا بود که چون گل
خندیدی و من محو تبسم شده بودم
یحیا جواهری