این تشنهلب، مسافر دریا نمیشود؟
بگشای در به روی جوانی که پیر شد
اما چه سرد گفت «که حالا نمیشود
دیگر تو آن جوانک خوشبخت نیستی
با مرد سالخورده مدارا نمیشود»
مکتوب پاره پارهٔ اخراجیان عشق
با صد هزار واسطه امضا نمیشود
با «عاشقانهها» چقدر حال میکنم
بیعشق و شعر، قفل دلم وا نمیشود
با قایق آمدم به شکار نهنگها
یا میشود رفیق گلم؛ یا نمیشود
آدم پس از هبوط به زن گفت : نازنین
این زندگی بدون تو زیبا نمیشود
یحیا جواهری