بوسه جام

بوسه جام
تو سوز آه من ای مرغ شب چه می‌دانی؟
ندیده‌ای شب من تاب و تب چه می‌دانی؟
به من گذار که لب بر لبش نهم ای جام
تو قدر بوسه آن نوش لب چه می‌دانی؟
چو شمع و گل شب و روزت به خنده می‌گذرد
تو گریه سحر و آه شب چه می‌دانی؟
بلای هجر ز هر درد جانگدازتر است
ندیده داغ جدایی تعب چه می‌دانی؟
رهی به محفل عشرت به نغمه لب مگشای
تو دل‌شکسته نوای طرب چه می‌دانی؟
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *