گرد بر روی گهر آن همه لنگر نکند
به خیالی نتوان غرهٔ تحقیق شدن
گر همه حسن دمد آینه باور نکند
میدهد عاقبت کار حسد سینه به زخم
بدرگی تا بهکجا تکیه به نشتر نکند
در خرابات، شیاطین نسبان بسیارند
دختر رز جلبی نیست که شوهر نکند
بیزری ممتحن جوهر انسانی نیست
آدم آنست که مال و حشمش خر نکند
شیشهٔ حرص به صهبای قناعت پرکن
کز تنگحوصلگی ناله به ساغر نکند
مجلسآرای هوس با تو حسابی دارد
تا نسوزد دلت آرایش مجمر نکند
به نگاهی چو شرر قانع پیدایی باش
تا ترا در نظر خلق مکرر نکند
شبنم گلشن ایجاد خجالت دارد
صبح تصویر بر آ تا نفست تر نکند
شوق دل حسرت گلزار حضوری دارد
همچو طاووس چرا آینه دفتر نکند
خاک درگاه مذلت ز چه اکسیرکم است
کیمیا گو مس بیقدر مرا زر نکند
عشوهٔ الفت دنیا نخرد بیدل ما
نقد دل باخته سودای محقر نکند
حضرت ابوالمعانی بیدل رح