غذای من چو صدف گوهر ثمین باشد
به لعل در جگر سنگ آب ورنگ رسید
برای رزق چرا کس دگرغمین باشد
به چشم مور اگر سرمه ای مفت است
ز خرمنی که ازو برق خوشه چین باشد
به جرم پاکی گوهر ز چشمه خورشید
چولعل قسمت من آب آتشین باشد
شکوفه ید بیضا که صبح اعجازست
نظر به ساعد او صبح اولین باشد
کباب شد دل بلبل ز نغمه ات صائب
ترقی نفس آتشین همین باشد