چون گل پی رنگینی دستار نباشم

چون گل پی رنگینی دستار نباشم
چون آب روان تشنه رفتار نباشم
اشکم که به هر تنگ نظر گرم نجوشم
آهم که به هر سردنفس یار نباشم
ناقوس غریبانه به فریاد درآید
آن روز که در حلقه زنار نباشم
زین شهر چرا روی به صحرا نگذارم؟
دیوانه شدم، چند گرفتار نباشم؟
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *