غزل – 3

ای پر آتش داشته پیوسته دل
هر شکایت کان ز ما داری بهل

بار عشق روی ما برجان منه
تا نگردی در غم هجران خجل

چشم راهی می‌کشم زوتر بیا
العجل ای یار زیبا العجل

پای ما چون سرو بستان ز انتظار
هست یا سودات تا زانو بگل

با صبا همراه شو هنگام صبح
گر شکایت نیستت ازما بدل

بر سر پیمان و عهدت آمدم
تا نگوئی دیگرم پیمان گسل

متصل می‌باش با ما روز و شب
راز دار ما شو و شو متصل

روی من می‌بینی که از خوبی گذشت
از جمال خوبرویان چگل

عطار

Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *