عطار هر زمان لاف وفایی می زنی – عطار نیشابوری

هر زمان لاف وفایی می زنی
آتشی در مبتلایی می زنی
چون که جانی داری اندر مردگی
لاف نیکویی ز جایی می زنی
بوالعجب مرغی که کس آگاه نیست
تا تو پر بر چه هوایی می زنی
ماهرویی و ازین رو ای پسر
مهر و مه را پشت پایی می زنی
گفته‌ای کار تو را رایی زنم
من بمردم تا تو رایی می زنی
می‌زنم بر آتش عشق آب چشم
تا چرا راه چو مایی می زنی
بس‌که کردم آشنا در خون دل
تا همه بر آشنایی می زنی
زخمه بر ابریشم عطار زن
گر به صد زاری نوایی می زنی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *